Wednesday, December 22, 2010

خب از دنور برگشتم، با کلی غم و خاطره و ناراحتی
بدترین قسمتش وقتی بود که من باید به جاش می رفتم رو سن و مدرک کوفتی رو می گرفتم

جای جالبش اینه که از صبح که رفتیم بیچاره ها کلی تحویل گرفتن و کلی تدارک دیده بودن با اینکه کلی کار هم هر کدوم داشتن، یه نفر کسخل هم که دائم ما رو همه جا اسکورت میکرد و تو فیلم هم پشت سر منه، اون بالای سن هم همه اساتید و رئیس دانشکده ها و.. نشسته بودن و منم که به زور جلوی خودم رو میگرفتم رفتم اون بالا و نفهمیدم از کی مدرک چی رو گرفتم
البته آخرش فهمیدیم اونی که همش پشت سر ما بود خود رئیس دپارتمان بود
در کل همه چی عالی میشد اگه خودش هم بود
کییییر در زندگی

No comments:

Post a Comment