Wednesday, August 18, 2010

روز آخر سفر رفتیم یونیورسال استودیو که ترکیبی از پارک تفریحی، شهرک سینمایی و .. بود
گفتم در ادامه یه نمایش خیابونیشو بزارم، آخه داشتیم رد میشدیم یهو یه ماشین اومد چهار تا کسخل ازش پیاده شدن شروع کردن بالا پایین پریدن

ببینید و لذت ببرید از این کس های صورتی
کون لقتون

Thursday, August 5, 2010

وقتی با هواپیما داری وارد آمریکا میشی یه برگه میدن پر کنی که اگه میوه یا دونه گیاه داری بنویسی، تو راه کالیفرنیا هم همین بساط هست فقط کاملا کس شر چون مثلا جاده ای که از وگاس میاد رو نمیتونن چک کنن و فقط جاده های خلوت رو گویا خفت میکنن

ما هم که داشتیم میرفتیم، نصفه شب رسیدیم به بازرسی، دیدیم یه یارو علاف وایساده میگه میوه چی دارین؟ ما هم گفتیم انگور و موز.. و ظاهرا یارو هم هوس انگور کرده بود و فقط انگورا رو خفت کرد 

Sunday, August 1, 2010

خب عرض شود که کون فرانس خوبی بود
یه سری عوارض جانبی هم داشت سفر، مثلا  با زمان بندیه دقیق شش صبح رسیدیم اونجا در حالی که دوازده ظهر اتاق حاضر میشد و به اندازه نصف زمان توی راه بودن رو مجبور شدیم تو شهر کس چرخ بزنیم
البته هتلش خوب بود، یه هتل قدیمی تو محله چینی ها، که مجهز به اینترنت وایرلس مجانی، مایکرو ویو، اتو، گاز، قهوه جوش و ... نبود و فقط یه اتاق دو تخته دو در سه بود که سه نفر چپیده بودن توش
یا مثلا کی فکر میکنه که سه تا دانشجوی دکترا مجبور بشن وسط لس آنجلس یه شب رو تا صبح در ماشین بخوابن که به لطف وجود یه خرس ابله مکزیکی این امر محقق شد

ولی مهمترین فایدش دیدن دوستان قدیمی بود

حالا کم کم باقی ماجرا رو هم میگم، الان دیگه کونش نیست



و من از سفر آمدم
آن هم با پتو!! حالا بعدا میگم چی شد، الان برم بخواببببببببببم